سلام به همگی از وقتی محمد اون حرفا رو ازش زده شدم و سرد شدم گفتم بزارمش کنار اونم ب بهونه شلوغی دیر سین میکنه و جوابم نمیده زیاد بعد بهونه میاره ک ماشین زیر پا داداشم من مغازه شلوغه و.این وسط یه خواستگار شغل رسمی اومده واسم که چاق و خوش چهره نیست معمولی ولی با شخصیت و مهربون منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

percept دانستنی ها چوب پلاست لیریکس وان مجله خبری نشر نیو رسانه شهر جدید پرند راهنمای خرید پاور بانک کارت رفاهی دلتنگیهای تنهایی شرکت جویندگان طلا